به گزارش خبرگزاری مهر، مارکس، در تجزیه و تحلیل سرمایهداری، بر وابستگیِ متقابل ضروری میان «فقدان»(lack) و «مازاد» (excess) تأکید میگذارد. ریشه این تحلیل را میتوان در نظریه هگل راجع به «جامعه مدنی» در کتاب عناصر فلسفه حق بازجست: هگل در صورتبندی جامعه مدنی، به پارادوکس «فقر مدرن» اشاره میکند.
نکته این است که فقدان ثروت در عصر جدید ناشی از محدودیت یا نقصان تواناییهای تولیدیِ جامعه نیست بلکه دقیقاً معلول «مازاد» تولید است، یعنی فقر مدرن محصول ثروت بیش از حد است: فقدان و مازاد در مدرنیته لازم و ملزوماند. فقدان (یا در نظریه هگل، فقر «فرومایگان») همانا شکلِ ظهور مازاد تولید است.
بر این اساس، هر تلاشی برای برقرارکردن «توازن» میان «فقدان» و «مازاد» (و طرفه اینکه فاشیسم نیز، از منظر اقتصادی، چیزی نبود جز کوششی مذبوحانه برای بازگردانیدن توازنی بنیادین به چرخه (باز)تولید اجتماعی) از ابتدا محکوم به شکست است: نفس تلاش برای از بین بردن فقدان (فقر) از طریق ثروت بیشتر به فقر دامن میزند.
در این دوره کوشش می شود جلوههای مختلف این نسبت دو طرفه میان فقدان و مازاد را در انواع پارادوکسهای مدرنیته (از پارادوکس روایت و تاریخ تا پارادوکس تماشاگر در نظریه جامعه نمایش و زیباشناسی رانسیر) بررسی شود.
علاقمندان جهت ثبت نام و حضور در کلاس میتوانند با روابط عمومی موسسه با شماره های88658603، 88658604 و 88658605 تماس بگیرند.
نظر شما